ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Trigger

معنیTrigger:موجب شدن
مترادف : start, precipitate, initiate; activate; fire a weapon
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Research has shown that lack of sleep and other triggers such as stress cause a deficiency of the brain chemical dopamine.
 تحقیقاتی نشان داده است که کمبود خواب و محرکهای دیگر مانند استرس باعث کمبود ماده شیمیایی دوپامین در مغزمیشود
 
 
The trigger, which gives the fish its name, is the leading ray of its dorsal fin which has become bony.
 
 I pause because telling the dream out loud has tripped the trigger.

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.