ورود

ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز ورود *
مرا بخاطر داشته باش

ایجاد حساب کاربری

گزینه های * دار الزامی می باشند.
نام *
نام کاربری *
رمز ورود *
تائیدیه رمز ورود *
نشانی پست الکترونیک *
تائیدیه نشانی پست الکترونیک *

بيش از دو سال از انحلال دانشگاه علوم پزشکی ايران و ادغام مرکز آموزشی و درمانی آن در دو دانشگاه تهران و شهيد بهشتی می گذرد. اين زمان برای مشاهده پيامدهای نهايی و تاثيرات آن بر سلامت کافی نيست. اما حتی در اين زمان محدود نيز می توان پيامدهای کوتاه مدت و ميانی آن را بررسی نمود. در اين نوشتار به بررسی پيامدهای اين سياست از نظر اهداف ادغام، فرآيند انجام ادغام، رعايت عدالت در توزيع منابع و پيش بينی پيامدهای آتي در حيطه های سلامت استان تهران و وضعيت پژوهشی و آموزشی دانشگاه های مرتبط مي پردازيم، برای ورود به بحث، ابتدا تاريخچه مختصری از دانشگاه علوم پزشکی ايران بيان می شود.


 
 دانشگاه علوم پزشکی ايران
 
 دانشگاه علوم پزشکی ايران در مرداد سال 1352 تحت عنوان يک مرکز پزشکی تاسيس شد. در سال 1353 کتابخانه آن تاسيس شد و در طول 2 سال در رديف مراکز مهم اطلاعات پزشکی در سطح بين المللی قرار گرفته و توسط سازمان جهانی بهداشت به عنوان کتابخانه و مرکز اطلاعات منطقه مديترانه شرقی تعيين گرديد.
 
 همچنين براساس تصميمات کميسيون منتخب يکصد و سومين نشست شورای گسترش آموزش عالی مورخ 6/5/1354، مجاز به تاسيس دانشکده پزشکی و دانشکده علوم پزشکی در رشته های مختلف علوم پايه پزشکی و دانشکده پرستاری و علوم پيراپزشکي و مديريت موسسات پزشکی و بهداشتی گرديد. پس از پيروزی انقلاب اسلامی و تصويب وزارت بهداشت و درمان در سال 1356 اين مرکز با ادغام چند دانشکده و موسسه عالی رسما تحت عنوان دانشگاه علوم پزشکی ايران فعاليت خود را ادامه داد.
 
 در واقع اين اولين دانشگاه علوم پزشکی بود که به طور مستقل تشکيل شد و از وزارت علوم منفک شد، به همين دليل آن را مولود منحصر به فرد ادغام آموزش پزشکی و وزارت بهداری سابق می دانند.
 در آبان ماه سال 1389 دانشگاه علوم پزشکی ايران منحل و با حکم وزير وقت بهداشت درمان و آموزش پزشکی کليه واحدهای آموزشی پژوهشی و دانشجويی دانشگاه علوم پزشکی ايران به دانشگاه علوم پزشکی تهران و واحدهای ديگر اين دانشگاه به دانشگاه علوم پزشکی شهيد بهشتی و دانشکده علوم پزشکی کرج منتقل شد.

 
 
    الف) اهداف ادغام
 

 اول: وزير وقت بهداشت درمان و آموزش پزشکی اين ابلاغ را در راستای اجرای تصميمات دولت مبنی بر خروج دستگاه های اجرايي از استان تهران و در جهت تامين يکپارچگی در ارائه خدمات آموزشی و بهداشتی، درماني استان تهران و کاهش تصدی گری امور موازی اعلام کرده و به ابلاغ مصوبه شماره 110/677 معاون توسعه مديريت و سرمايه انسانی رئيس جمهوری اشاره کرده است (روزنامه جم شماره خبر 100889700075) حال سوال اين است که با تشکيل استان البرز و نياز اين استان به يک دانشگاه علوم پزشکی برای ارائه خدمات سلامت، آيا نياز به انحلال يک دانشگاه در استان ديگر بود؟ با اين انحلال و انتقال عمده کارکنان و اعضای هيئت علمی آن به دو دانشگاه ديگر استان تهران چه تعداد نيرو از تهران خارج شدند؟ - ممکن است تعداد کمی از کارکنان بهداشتی و درمانی منتقل شده باشند - ولی آنچه مسلم است قسمت انتقال يافته به دانشگاه علوم پزشکی البرز در صورت عدم انحلال دانشگاه ايران هم به علت جدايی جغرافيايی استان البرز، به اين استان انتقال می يافت. اين دانشگاه می توانست با جذب اعتبارات و رايزنی های مناسب، دانشگاه معتبری شود و لزومی نداشت که دانشگاهی با چهار دهه سابقه کاری و حدود 800 عضو هيئت علمی و چند هزار کارمند و دانشجو منحل شود.
 

 نکته حائز اهميت آنکه هيچ يک از اعضای هيئت علمی و کارکنان پژوهشی و آموزشی به استان البرز منتقل نشدند.
 

 از طرف ديگر يکی از اهداف اين اقدام، بحث تامين يکپارچگي در ارائه خدمات آموزشی و بهداشتی، درمانی و کاهش تصدی گری امور موازی اعلام شده است. اولين سوالی که در اين خصوص بايد پاسخ داده شود اين است که آيا تنها استاني که دارای بيش از يک دانشگاه علوم پزشکی است استان تهران است؟ در حال حاضر 42 دانشگاه علوم پزشکی در 30 استان داريم. آيا در اين استان ها موازی کاری و بحث يکپارچگي مطرح نيست، اگر اين اقدام به عنوان پايلوت برای سايرين صورت گرفته آيا بهتر نبود با يک دانشگاه محيطی کوچک مورد ارزيابی قرار می گرفت؟ البته انجام ادغام بدون کارشناسی لازم حتی در استان کوچک نيز می تواند منجر به کاهش سطح سلامت مردم شود. آنچنان که يکی از اعضای کميسيون بهداشت و درمان مجلس گفته است آيا اين توجيه قابل تسری به دانشگاه های وزارت علوم نيز هست؟ آيا دانشگاه های صنعتی شريف، علم و صنعت و اميرکبير نيز با اين توجيه قابل ادغام هستند
 

 دوم: يکی از اهداف و استدلال های وزارت بهداشت اين بود که تجميع امکانات به دنبال اين ادغام منجر به ارتقای جايگاه دانشگاه ها شده و اين ادغام برای رسيدن به رتبه اول منطقه لازم بوده است . در نقد اين هدف بايد مشخص کرد جايگاه کدام دانشگاه ها بعد از اين ادغام ارتقا يافته است.
 

 تنها دانشگاهی که از اين حيث منتفع شد، دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که همان گونه که در بندهای پيشين آمد کليه مراکز آموزشی و پژوهشی و اعضای هيئت علمی به آن دانشگاه منتقل شدند. سوال بعدی که مسئولين ذی ربط بايد پاسخ دهند اين است که ارتقای جايگاه علمی دانشگاه تهران به چه بهايی بايد انجام شود؟ در ميان سه هدف مهم نظام های سلامت (الف: ارائه خدمات سلامت، ب: پاسخگويی به نيازهای غير سلامت گيرندگان خدمت و ج: مشارکت مالی عادلانه در سلامت) آنچه مقدم بر همه اهداف وزارت بهداشت است سلامت مردم است. پژوهش و آموزش در دانشگاه ها در راستای دستيابی به اين هدف است. اما در اين ادغام می بينيم که اهداف اصلي قربانی اهداف فرعی شدند. شاهد اين مدعا تحميل بار ارائه خدمات درمانی و بهداشتی به دانشگاه علوم پزشکی شهيد بهشتی است که در بند «ج» و «د» به تفصيل در مورد آن بحث خواهد شد.
    
    ب) فرآيند انجام ادغام
 

 در فرآيند ادغام، شتاب انجام آن، مخفی ماندن موضوع از سياستگذاران و مديران ارشد نظام سلامت و اعضای هيئت علمي تا روز ادغام و تحميل آن به جامعه علمی بدون نظرخواهی از آنان به عنوان ذی نفعان اصلی اين موضوع جای تامل دارد. امروزه سياست گذاری مبتنی بر شواهدی بسيار مورد تاکيد است اما هيچ گونه شواهد از طرف مسئولين ذی ربط برای اقناع جامعه علمی ارائه نشد. از طرف ديگر تصميم گيری و اجرای آن در روز تعطيل بدون کارشناسی لازم مزيد بر علت شد.اعضای هيئت علمی دانشگاه ايران به عنوان افراد فرهيخته حوزه سلامت از آنکه بدون انتخاب و به جبر بايد مسيری معين شده را بروند احساس حقارت نمودند.
 
 نکته جالب آنکه زمان انحلال دانشگاه علوم پزشکی ايران تنها يک ماه بعد از آغاز سال تحصيلی بود! انتقال دانشجويان به دانشگاه تهران موجب نارضايتی دانشجويانی که رتبه ای بالاتر از دانشجويان ايران داشتند و در دانشگاه تهران قبول نشده بودند، گرديد (سياست روز کد مطلب 52098) در حالی که مدير کل وزارتی وقت وزارت بهداشت اين عدم رعايت عدالت را مايه خوشحالی و رضايت دانشجويان ذکر کرده است فرايند ادغام در ساير کشورها نيز مورد توجه بوده است. ايرلند، ايسلند، فنلاند، ايالات متحده آمريکا و دانمارک از جمله کشورهايی هستند که برنامه ادغام دانشگاه های خود را برنامه ريزی و بعضی اجرا کرده اند. با بررسي تجربيات اين کشورها می بينيم که تقريبا تمام آنها به دنبال بحران های مالی و براي کاهش هزينه ها دست به ادغام زده اند. از طرف ديگر اين ادغام ها با برنامه ريزي وسيع برای ارتقای استانداردهای آموزشی بوده و بعضی علی رغم تصميم و اعلام عمومي بعد از ماه ها آن را اجرايی نکرده اند. اما هيچ يک با اين سرعت و با اين اهداف انجام نشده است.

لینک کوتاه

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد