- مشخصات
- منتشر شده در سه شنبه, 22 دی 1394 09:58
- تعداد بازدید: 812
جهت مشاهده معنی کلمات روی کلمه کلیک کنید | |
---|---|
Incorporateمتحدشدن، به هم پیوستن | |
The French king managed to incorporate a large slice of territory upon his northern frontier | |
| |
Exposureتعداد تکرار:1بار | |
And for Connoisseur, the extra work and exposure should bring increased demand | |
و برای افراد خبره، کار اضافی و قرار گرفتن در معرض باید افزایش تقاضا به ارمغان بیاورد | |
Alterتعداد تکرار:2بار | |
His mood suddenly altered and he seemed a little annoyed | |
حالش ناگهان تغییر کرد و به نظر آمد کمی اذیت شده باشد | |
تمرینات ترکیبی زبان انگلیسی | |
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.