ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Implement

معنیImplement: انجام
مترادف : tool, instrument, piece of equipment
مثالهایی از کاربرد این کلمه
But it is essential to establish the policies in laws; policies do not implement themselves.
 ضروریست قراردادن خط مشی هایی در قانون ; خط مشی ها آنها را اجرا نمیکنند
He must now win a battle with the Treasury for funding to enable councils to implement the plan.
 
In practice, however, most of these organizations implement only a part of the Deming approach.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.