ورود

ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز ورود *
مرا بخاطر داشته باش

ایجاد حساب کاربری

گزینه های * دار الزامی می باشند.
نام *
نام کاربری *
رمز ورود *
تائیدیه رمز ورود *
نشانی پست الکترونیک *
تائیدیه نشانی پست الکترونیک *

لینک کوتاه





24 تیر

Achievement

معنیAchievement :دستاورد
مترادف : attainment; performance, implementation; operation, mission
مثالهایی از کاربرد این کلمه
He didn't realize until much later what a spectacular achievement his father made in getting his commission as an officer.
 
I'm very proud of my achievements as program director.
 بابت دستاوردهای مدیریت برنامه ریزی خیلی مغرورم
They read about his achievements in the press, and were filled with pride.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

لینک کوتاه

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

فروشگاه