ورود

ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز ورود *
مرا بخاطر داشته باش

ایجاد حساب کاربری

گزینه های * دار الزامی می باشند.
نام *
نام کاربری *
رمز ورود *
تائیدیه رمز ورود *
نشانی پست الکترونیک *
تائیدیه نشانی پست الکترونیک *

لینک کوتاه





30 تیر

Calibration

معنیCalibration:سنجش درجه كاليبر گيري
مترادف : act of calibrating, act of determining or adjusting an instrument's readings, adjusting, tuning
مثالهایی از کاربرد این کلمه
But as soon as they had completed their calibration, Williams and Jeanloz began squeezing samples of iron in the diamond anvil.
 اما به محض اینکه آنها درجه را تنظیم کرده بودند ،ویلیامز و جینلوز شروع به فشرده تر کردن نمونه آهن در سندان الماس کردند
For the CD4 calibration, you would gate on lymphocytes then select the lymphocyte gate as a calibration.
 
Calibration is a comparison between measurements – one of known magnitude or correctness made or set with one device and another measurement made in as similar way as possible with a second device
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

لینک کوتاه

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

فروشگاه