ورود

ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز ورود *
مرا بخاطر داشته باش

ایجاد حساب کاربری

گزینه های * دار الزامی می باشند.
نام *
نام کاربری *
رمز ورود *
تائیدیه رمز ورود *
نشانی پست الکترونیک *
تائیدیه نشانی پست الکترونیک *

لینک کوتاه





01 شهریور

Trigger

معنیTrigger:موجب شدن
مترادف : start, precipitate, initiate; activate; fire a weapon
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Research has shown that lack of sleep and other triggers such as stress cause a deficiency of the brain chemical dopamine.
 تحقیقاتی نشان داده است که کمبود خواب و محرکهای دیگر مانند استرس باعث کمبود ماده شیمیایی دوپامین در مغزمیشود
 
 
The trigger, which gives the fish its name, is the leading ray of its dorsal fin which has become bony.
 
 I pause because telling the dream out loud has tripped the trigger.

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

لینک کوتاه

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

فروشگاه