ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Alleviate

معنیAlleviate: کاستن
مترادف : allay, soothe, relieve; moderate, soften; lessen, diminish
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Heavy rains in March alleviated the drought conditions
 با باران سنگینی که در ماه مارچ بارید هوای خشک کاهش یافت
Western aid has helped to alleviate the situation in northern India
 
You can't cure a common cold, but you can alleviate the symptoms
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.