ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Fervent

معنیFervent: با حرارت پر شور
مترادف : ardent, passionate, intense, enthusiastic, zealous; hot, burning
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Despite her troubled life she has always had a fervent belief in God.
 برخلاف زندگی پرزحمتی که داشته همیشه اعتقاد راسخی نسبت به خدا داشت
Most of the people here are fervent supporters of self-determination.
 
There were fervent arguments both for and against gun control.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.