ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Relieve

معنیRelieve: تسکین دادن
مترادف : ease, alleviate; offer assistance; release, liberate
مثالهایی از کاربرد این کلمه
After about 20 hours, they were relieved by another crew.
بعد از حدود20 ساعت، انها به وسیله خدمه دیگری آرامش یافتند
Can anyone relieve Tammy? She's been on duty for ten hours without a break.
 
Harry attempted a couple of jokes to relieve the tension of the occasion.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.