ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Palpation

معنیPalpation:لمس ،معاينه با دست
مترادف : feeling, touching; examination by touching, examination by feeling
مثالهایی از کاربرد این کلمه
In April 1860 he began to be affected by occasional difficulty in breathing and by palpitation of the heart.
 
The researchers found that the worst offenders were DCIS detected by palpation that is.
 محققان دریافتند که بدترین مجرمان دیسی آی اس بوده که (تشخیص) آن توسط معاینه بادست تشخیص داده شد
Instead of offering blood work and palpation to all comers, it provides something more pragmatic: discussion.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.