ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Bored

معنیBored:خسته
مترادف : weary, disinterested
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Dad, can we go home now? I'm bored!
 
Julia soon got bored with lying on the beach.
 
Kelly gets a new job, and two weeks later he's bored with it.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.