| crucial:حیاتی معنی |
| مترادف : critical, decisive, very important |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| Crucial decisions had to be made, involving millions of dollars. |
| تصمیم حیاتیی که گرفته شده بود میلیونها دلار را به خطر انداخته بود |
| Learning to work together is a crucial part of the training program. |
| The crucial factor in their relationship was their unshakeable faith in each other. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
