ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Definite

معنیDefinite:مشخص بارز
مترادف : clear, decisive; limited; specific
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Both Sally and John had definite ideas about how the new kitchen should look.
 
Dorosin said she doesn't have any definite plans for the future.
 
I've got a good chance of getting the job, but it's not definite yet.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.