ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Disfigure

معنیDisfigure:از شکل انداختن
مترادف : make ugly, mutilate
مثالهایی از کاربرد این کلمه
But the only posters I could see disfiguring the town were those of the ecology party.
 
Consider the partially analogous case of those disfigured by thalidomide.
 
He opened it and the blast disfigured his face and cost him an eye and three fingers.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.