| معنیDubious:مشکوک – مورد شک |
| مترادف : uncertain, doubtful |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| Aside from its dubious cultural charm, there are serious structural weaknesses which may one day embarrass us. |
| But the analogies which are used to justify the transition are dubious at best. |
| Few teams can make that dubious claim. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.