| معنیEmission: نشر – انتشار |
| مترادف : discharge, emanation; ejection of fluids from the body |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| Economic incentives or disincentives such as pollutant emission charges or taxes should receive more attention than they had received previously. |
| انگیزه های اقتصادی یا اعمال بازدارنده مثل پرداخت عوارض بدلیل انتشار آلودگی یا مالیات باید توجه بیشتری رانسبت به مواردیکه آنها قبلا دریافت کرده بودند جلب کنند . |
| It estimates that in that time it cut its carbon dioxide emissions by more than 20 percent. |
| Most businesses today simply burn the emissions in a closed incinerator, wasting energy from the fire. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.