ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Flourish

معنیFlourish: رشد یافتن شکوفا شدن
مترادف : act of waving or flourishing (i.e. a sword); pretentious display; decorative addition (especially in handwriting); period of healthy growth and development
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Among the learned, however, the early eighteenth century was an age in which Deism flourished.
 
And in the end, it is all of us who allow this blood sport to flourish.
 
Carver and his friends are drunk, beaten up, and have flourished a ludicrous gift.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.