| معنیsignificantly:مشخص – بارز – معنی دار |
| مترادف : in an important manner, with significance; meaningfully |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
|
All ovens are different, and cooking times can vary significantly. همه فر ها متفاوت هستند و زمان های آشپزی می تواند بطور مشخص تفاوت داشته باشد. |
| Barb paused and glanced significantly in my direction. |
| He grinned significantly at his host. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
