ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Plant

معنیPlant: گیاه کاشتن کارخانه
مترادف : small vegetable growth; factory; equipment; agent who has been assigned to secretly infiltrate a location (Slang)
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Carlson swore to the police that the drugs were a plant.
 
Before you plant the seeds, prepare the soil carefully.
 
He accused the police of planting evidence.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.