ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Plunged

معنیPlunged:غوطه ور
مترادف : dive; gamble, wager; waste, squander; be thrown
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Colin plunged into the icy water.
 
I plunged in fully-clothed and pulled her to the river bank.
 
She plunged herself into her writing.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.