ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Prior

معنیPrior: پیشین قبلی
مترادف : officer of a monastery, high-ranking member of a religious order
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Most applicants had no prior experience of working with children.
 
Pets are permitted only by prior arrangement with the management.
 
The airline says that some flights may be cancelled without prior warning.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.