ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Prolong

معنیProlong: طولانی کردن
مترادف : extend, lengthen, make longer
مثالهایی از کاربرد این کلمه
A heart transplant might prolong his life for a few years.
 پیوندقلب ممکن است چندسالی عمرش را طولانی ترکند
Doctors say these drugs can reduce pain and prolong lives.
 
He asked her another question just to prolong the conversation.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.