ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Resonance

معنیResonance: طنین
مترادف : act of producing an echo, prolongation of sound through reverberation
مثالهایی از کاربرد این کلمه
The movie had a special emotional resonance for me.
 
the powerful resonance of Jessie's voice
 
It had a certain peaty resonance.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.