ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Unsettled

معنیUnsettled:به هم ریخته – ناراحت
مترادف : not inhabited; not solved; not orderly; not stable
مثالهایی از کاربرد این کلمه
The bus ride made my stomach feel unsettled.
 
The issue of pay raises remains unsettled.
 
The weather has been very unsettled lately.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.