| جهت مشاهده معنی و مترادف کلمات روی کلمه کلیک کنید |
|---|
Hazard |
|
It would be foolish even to hazard a guess. |
| این احمقانه خواهد بود اگر خطر را حدس بزند. |
Admission |
|
The court may assume that your silence is an admission of guilt. |
|
دادگاه ممکن است درنظر بگیرد که سکوتتان پذیرش گناه است . |
Potent |
|
He gave a potent speech at the convention. |
|
او سخنراني موثر و محكمي را در همايش ارايه كرد. |
Constantly |
|
Ruth constantly complained about the fidgeting child next to her. |
|
روت به طور مداوم در مورد فرزند بی قراری که در کنار او بود شکایت کرد. |
آموزش زبان لغات کلیدی بخش اول
بازدید: 1727
