| معنیAssociation:شرکت – تجمع – مشارکت |
| مترادف : organization; society; union; coalition; connection of ideas |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| Foods served at holidays such as Thanksgiving have special associations. |
| غذا درتعطیلانی مثل روز شکرگزاری که سرو میشود تجمع ویژه ای را تشکیل میدهد . |
| a word-association game |
| the college's alumni association |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
