| معنیAvert:دفع کردن – گردانیدن – بیزار کردن |
| مترادف : prevent, avoid; turn away |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| It may already be too late to avert another disaster. |
| در حال حاضر ممکن است برای جلوگیری از فاجعه دیگر خیلی دیر باشد |
| Talks will be held today in a final attempt to avert strike action. |
| Using an "automatic train stop" could have averted the disaster. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
