ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Constrain

معنیConstrain:مقید و محدود کردن
مترادف : compel, force, oblige, coerce
مثالهایی از کاربرد این کلمه
However, a real plant will be constrained by the amount of already existing plant material and its needs.
هرچندکه گیاه واقعی بوسیله تعدادی از مواد گیاهان موجود ونیازهایشان محدود میشود . 
In the boiler overhaul, for example, Taylor found that a worker lost much time because of his constrained position.
 
Nature abhors the superfluous, yet is constrained to produce the seemingly extravagant.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.