ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Detect

معنیDetect:تشخیص دادن کشف کردن
مترادف : discern, discover
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Do I detect a note of sarcasm in your voice?
 آیا من متلک انداختن را در صدای شما تشخیص دادم ؟
Marlowe detected a faint smell of perfume as he entered the room.
 
She wasn't moving or responding, but he detected a slow heartbeat.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.