| معنیFlood: سیل |
| مترادف : inundation, deluge; torrent; great stream of water; overflow |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| After two days of continuous rain, the village was flooded. |
| پس از دو روزباران مداوم، در روستا سیل جاری شد |
| Donations flooded the newspaper and the school. |
| Farmers flood the fields in order to grow rice. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
