ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Affinity

معنی Affinity:تصدیق-اثبات
مترادف : attraction; closeness; liking; likeness
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Samples are stained with a dye that has an affinity for the proteins.
 
They seemed so different, yet he sensed an affinity between them.
 
Venetians feel more affinity with inhabitants of Vienna than with those of Rome.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.