ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Commitment

معنیCommitment:تعهد ارتکاب
مترادف : obligation, promise; act of committing
مثالهایی از کاربرد این کلمه
He is adamant that he wants total commitment and effort in the build-up to the match.
 
It's a part-time program, but it's still a big time commitment.
 
Lawrence promised full commitment in his drive to make Santa Barbara College the most successful school in the region.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.