ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Corrode

معنیCorrode:زنگ زدن اسیدی شدن
مترادف : eat away; rust, oxidize; be rusted, be oxidized; be eaten away, undergo corrosion
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Acid rain has corroded the statue.
 
By the time they found the wreckage of the plane, it had already started to corrode.
 
If the batteries leak, they can corrode the case of your flashlight.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.