| معنیExploitation: بهره کشی |
| مترادف : selfish use, imposition, utilization, taking advantage |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| But who is at the centre of the worldwide web of exploitation? |
| On the contrary, their recollection is embittered by the cruelty, exploitation and official oppression which they recall. |
| Other Hawaiians have claimed that geothermal exploitation disrupts their worship of the goddess, Pele. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.