ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Feasible

معنیFatigue: ممکن
مترادف : able to be carried out, achievable; possible, likely
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Barrington suggest transporting the supplies by air. This of course is perfectly feasible.
 
Da Silva considered it feasible that uranium could be produced on an industrial scale.
 
It is not feasible to have security cameras in every part of the building.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.