ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Hemorrhage

معنیHemorrhage: خونریزی
مترادف : profuse flow of blood, bleeding
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Acute cerebellar hemorrhage or infarction often presents with vertigo and headache.
 
Below her waist, the fabric of her smock filled with the black clots of her hemorrhage.
 
Elya would die of a hemorrhage.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.