ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Pass out

معنیPass out: مردن
مترادف : faint, lose consciousness
مثالهایی از کاربرد این کلمه
It was so hot in the church that an elderly lady passed out.
 انقدر هوای داخل کلیسا گرم بود که پیرزن مرد
She passed out when she heard the bad news.
 
Mary was so tired that she passed out as soon as she got home.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.