ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Provoke

معنیProvoke: تحریک کردن
مترادف : anger, irritate, annoy; incite, instigate; stimulate, arouse; cause, induce, bring out
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Dole's comments provoked laughter from the press.
 
The ambassador's offensive remarks provoked widespread criticism.
 
The dog wouldn't bite you for just petting her. You must have provoked her
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.