| معنیEncounter: روبرو شدن |
| مترادف : chance meeting |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| Drivers on the M25 are likely to encounter fog and black ice tonight. |
| رانندگان در ام 25 به احتمال زیاد به مه و یخ سیاه امشب رو به رو می شوند |
| He encountered the young woman as she was leaving a coffee shop. |
| If your dog encounters poison oak, do not pet it until you clean its fur. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
