| معنیPeck: سوراخ دار |
| مترادف : gouge, hole; strike of a beak or other pointed tool |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| Dottie Newland is a peck of fun. |
| فقط یک سوراخ درگردن |
| I take the same two-hour bus and tram ride for the same old peck on the cheek. |
| Just a peck on the cheek. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
