ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Resume

معنیResume: دوباره شروع کردن رزومه
مترادف : summary, synopsis, abstract; CV, curriculum vitae
مثالهایی از کاربرد این کلمه
He said no more, and resumed reading his newspaper.
 چیز بیشتری نگفت وشروع به خواندن روزنامه اش کرد .
Sherman resumed his walk toward First Avenue.
 
The jurors are anxious to resume their normal lives again.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.