| جهت مشاهده معنی کلمات روی کلمه کلیک کنید | |
|---|---|
Accentuateتایید کردن، تشدید کردن | |
|
In Britain, the choice between state and private schools accentuates the differences between rich and poor | |
| |
Calibrationتعداد تکرار:1بار | |
|
But as soon as they had completed their calibration, Williams and Jeanloz began squeezing samples of iron in the diamond anvil | |
|
اما به محض اینکه آنها درجه را تنظیم کرده بودند ،ویلیامز و جینلوز شروع به فشرده تر کردن نمونه آهن در سندان الماس کردند | |
Exposureتعداد تکرار:2بار | |
|
And for Connoisseur, the extra work and exposure should bring increased demand | |
|
و برای افراد خبره، کار اضافی و قرار گرفتن در معرض باید افزایش تقاضا به ارمغان بیاورد | |
Ferventتعداد تکرار:3بار | |
|
Despite her troubled life she has always had a fervent belief in God | |
|
برخلاف زندگی پرزحمتی که داشته همیشه اعتقاد راسخی نسبت به خدا داشت |
آموزش زبان لغات کلیدی بخش صد و دوم
بازدید: 852
