ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Treatment

معنیTreatment: درمان – رفتار – تصفیه
مترادف : medical care, therapy, care; relation, attitude, behavior; handling, usage; artistic or stylistic handling
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Although I was the boss's daughter, I didn't get preferential treatment.
 هرچندکه من دختر رئیس بودم ،درمان ترجیحی انجام ندادم .
Doctors are trying out a new treatment for depression.
 
Harper described the treatment he had received in prison.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.