قابليت دسترسي ضعيف ميکروارگانيسمها به PAH ها در خاک سرعت فرايند اصلاح زيستي را به عنوان يک روش موثر براي حذف آلودگي از خاک محدود ميسازد. عوامل فيزيکوشيميايي متعددي بر اين فرايند موثرند. در اين مطالعه تاثير مواد مغذي و شوري بر حذف فنانترين از خاک آلوده بررسي شد.
خاکي عاري از آلودگيهاي شيميايي و ميکروبي را به طور مصنوعي به فنانترين آلوده نموده سپس محلول مواد مغذي و شوري در دو غلظت همراه با مخلوط ميکروبي به آن اضافه شد تا نسبت 10% وزني حجمي حاصل گردد. نهايتا غلظت فنانترين باقيمانده در خاک پس از استخراج با اولتراسونيک توسط دستگاه کروماتوگرافي گازي مورد سنجش قرار گرفت. جمعيت ميکروبي نيز با روش MPN سنجش شدند. اين مطالعه بر اساس طراحي آزمايش فاکتوريل کامل دو سطحي انجام شد.
نتايج آزمونMPN نشان داد که روند رشد ميکروبي داراي تاخير بوده است. طراحي آزمايش فاکتوريل کامل نشان داد مواد مغذي بيشترين تاثير بر فرايند اصلاح داشته و راندمان حذف فنانترين از خاک در محلول مواد مغذي حداکثر ـ شوري حداقل بيشترين مقدار و برابر 14/75 % به دست آمد.
اين مطالعه نشان داد که با افزايش غلظت مواد مغذي ميکروارگانيسمها قادرند مقدار بيشتري از آلاينده نفتي فنانترين را از خاک حذف نمايند، اما شوري درمحدوده غلظت به كار رفته تنها موجب تاخير در رشد ميکرو ارگانيسمها شده و اثر ممانعتکنندگي و يا پيشرفت بر حذف فنانترين نداشته است.
سيانيد، آلايندهای سمی است که در پساب صنايع مختلف مانند آهن و استيل، استخراج ذغال سنگ، ساخت فلزات غير آهنی و آبکاری فلزات وجود دارد. با توجه به سميت بالای اين آلاينده، وجود آن در منابع آبی و پسابها، خطر جدی برای سلامتی و حيات موجودات زنده به شمار میآيد. جهت حفظ سلامتی افراد، کنترل غلظت اين آلاينده در حد استاندارد ضروريست. هدف اصلی اين مطالعه، بررسی کارايی فرايند فنتون در حذف سيانيد از محيطهای آبی بود.
اين تحقيق يک مطالعه تجربی است که در مقياس آزمايشگاهي و در سيستم بسته انجام شد. در طي انجام فرايند اکسيداسيون فنتون، اثر pH، نسبت مولی H2O2/ Fe2+ ، زمان تماس و تاثير غلظت اوليه سيانيد بر راندمان حذف اين آلاينده از محيطهای آبی، مورد مطالعه قرار گرفت. در تحليل دادهها از نرم افزار Excel استفاده شد.
سيانيد با غلظت اوليه mmol/L 0/4 در شرايط بهينه 4 pH=، نسبت مولی 046/0 = H2O2/Fe2+ (mmol/L 27/0 = Fe2+)، بعد از مدت زمان h 1، به علت عامل اکسيدکننده راديکالهای هيدروکسيل، حدود 92% حذف شد و با افزايش زمان واکنش، تغيير محسوسی در راندمان حذف مشاهده نشد. راندمان فرايند فنتون با افزايش غلظت اوليه سيانيد از mmol/L 4/0 به mmol/L 6/0 از 92 به 60% کاهش يافت.
نتايج اين مطالعه نشان داد، روش اکسيداسيون فنتون میتواند به عنوان گزينهای مناسب به هنگام طراحی و انتخاب روش حذف سيانيد جهت دستيابی به استانداردهای زيست محيطی مد نظر قرار گيرد.
فاضلابهاي رنگي يکي از مهمترين منابع آلاينده محيط زيست هستند و تصفيه اين فاضلابها به لحاظ مواد شيميايي سمي که وارد محيط زيست کرده و همچنين مشکلات زيباييشناختي فراواني که ايجاد ميکنند، اهميت فراواني دارد. تا کنون روشهاي متعددي نظيرتصفيه الکتروشيميايي، انعقاد و لختهسازي و جذب سطحي براي تصفيه فاضلاب صنايع نساجي به کارگرفته شدهاند. از اينرو در اين تحقيق کارايي پودر آهن صفر ظرفيتي در حضور نور UV و پراکسيد هيدروژن در حذف رنگهاي اسيد اورانژ 7 و راکتيو بلک 5 از محلولهاي آبي مورد بررسي قرار گرفت.
در اين مطالعه که در يک راکتور ناپيوسته صورت گرفت، پارامترهاي غلظت اوليه رنگ ( mg/L 75، 50، 25)، زمان تماس (min 60،120، 30)، 11، 7،3= pH، ميزان پودر آهن (L/6g/0، 3/1، 2) و غلظت پراکسيد هيدروژن (L/mg 25، 15، 10) بررسي شد.
نتايج حاصل از آزمايشات نشان داد كه كارايي حذف هر دو نوع رنگ با افزايش زمان تماس، ميزان پودر آهن و غلظت پراکسيد هيدروژن نسبت مستقيم و با افزايش pH نسبت معكوس دارد. همچنين افزايش غلظت اوليه رنگ باعث کاهش كارايي حذف هر دو رنگ اسيد اورانژ 7 و راکتيو بلک 5 گرديد.
بنابراين با توجه به نتايج حاصل از آزمايشات، روش تلفيقي ZVI/UV/H2O2 کارايي بالايي را در حذف رنگهاي اسيد اورانژ 7 و راکتيو بلک 5 از خود نشان داده است.
آنتيبيوتيکها آلايندههاي بالقوه خطرناکي هستند که به دليل اثرات سمي آنها بر روي زنجيره غذايي وجريانهاي آبي مشکلات زيست محيطي عديدهاي را بر روي انسان و ساير موجودات زنده ايجاد مينمايند. اين مطالعه با هدف بررسي امکان استفاده از پوسته ميوه بلوط به عنوان يک جاذب ارزان قيمت درحذف پنيسيلينG از محلولهاي آبي صورت گرفته است.
آزمايشات در مقياس آزمايشگاهي و به صورت ناپيوسته انجام شد. تاثير متغيرهاي موثر درفرايند حذف پنيسيلينG، از جمله pH، مقدار جاذب، غلظت اوليه پنيسيلين و زمان تماس، منحني شکست بررسي شد. علاوه بر اين فرايند واجذب نيز جهت استفاده مجدد از جاذب مورد مطالعه قرار گرفت. خصوصيات سطحي پوسته بلوط با استفاده از تبديل فوريه مادون قرمز و ميکروسکوپ الکتروني پويشي ارزيابي گرديد ايزوترم (لانگمير و فروندليچ و دابينين- رادشکويچ) وسينتيک جذب (درجه اول کاذب، درجه دوم کاذب و نفوذ داخل ذرهاي) براي ارزيابي دادهها مطالعه شدند.
حداکثر راندمان حذف پنيسيلين در 3=pH، دوز جاذب g/100mL 1/0 زمان تعادل min 120، به دست آمد. نتايج نشان داد که جذب سطحي پنيسيلين بر روي پوسته ميوه بلوط ازايزوترم فروندليچ (996/0=R2) پيروي ميکند. همچنين مطالعات سينتيکي همبستگي بيشتري را با معادله درجه دوم کاذب (992/0=R2) نشان داد.
بر مبناي نتايج حاصل از اين مطالعه ميتوان اظهار نمود که پوسته ميوه بلوط ميتواند به عنوان يک جاذب ارزان قيمت و مناسب در حذف پني سيلينG مورد استفاده قرار گيرد.