21
Advocate
- مشخصات
- منتشر شده در پنج شنبه, 21 -2664 11:03
- تعداد بازدید: 3289
معنیAdvocate:دفاع کردن |
مترادف : be in favor of, support; stand for, intercede for |
مثالهایی از کاربرد این کلمه |
Behavior, advocates of this approach argued, was determined by its consequences. |
طرفداران این رویکرد رفتارشان با توجه به نتایج آن تعیین شد |
Clinton was seen as a strong advocate for a variety of educational improvements. |
He is wrong, they argue, in considering a pro-choice advocate for vice president. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.