ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

آرشیو آموزش لغات کلیدی زبان

آموزش زبان لغات کلیدی بخش اول

جهت مشاهده معنی و مترادف کلمات روی کلمه کلیک کنید

Hazard

It would be foolish even to hazard a guess.

این احمقانه خواهد بود اگر خطر را حدس بزند.

Admission

The court may assume that your silence is an admission of guilt.

دادگاه ممکن است درنظر بگیرد که سکوتتان پذیرش گناه است .

Potent

He gave a potent speech at the convention.

او سخنراني موثر و محكمي را در همايش ارايه كرد.

Constantly

Ruth constantly complained about the fidgeting child next to her.

روت به طور مداوم در مورد فرزند بی قراری که در کنار او بود شکایت کرد.

آموزش زبان لغات کلیدی بخش دوم

Detract

For instance , if there is one other woman engineer she may detract from your special status.

برای مثال ، اگر مهندس زن دیگری وجود داشته باشد  ممکن است ازموقعیت ویژه شما کاسته شود

operation

I had an operation on my knee last year.

سال گذشته عمل جراحی در  زانو کرده بودم

provided

Still , having the luxuries Alex provided was delightful

هنوز  تجملاتی که آلکس فراهم کرده لذت بخش بود

Hazard

It would be foolish even to hazard a guess.

این احمقانه خواهد بود اگر خطر را حدس بزند

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش سوم

جهت مشاهده معنی و مترادف کلمات روی کلمه کلیک کنید

Detract

For instance , if there is one other woman engineer she may detract from your special status

برای مثال ، اگر مهندس زن دیگری وجود داشته باشد  ممکن است ازموقعیت ویژه شما کاسته شود

operation

I had an operation on my knee last year

سال گذشته عمل جراحی در  زانو کرده بودم

significantly

All ovens are different, and cooking times can vary significantly

همه فر ها متفاوت هستند و زمان های آشپزی می تواند بطور مشخص تفاوت داشته باشد

Consultation

At one point, when no physical problem that might cause the vomiting had been found, a psychiatric consultation was requested

از طرفی ، وقتی هیچ مشکل جسمی که موجب استفراغ شود یافت نشده بود ، یک مشاوره مرتبط با روانپزشکی تقاضا شد

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش چهارم

Circumstances

For the first time in three years, circumstances prevented me from attending

برای اولين بار در سه سال ، موقعیت ها از شرکت کردن من جلوگیری کردند

Counsel

In small colleges, they may counsel students

 در دانشگاه های کوچک ، آنها ممکن است با دانشجویان مشورت بکنند

Admission

The court may assume that your silence is an admission of guilt

دادگاه ممکن است درنظر بگیرد که سکوتتان پذیرش گناه است

Constantly

Ruth constantly complained about the fidgeting child next to her

روت به طور مداوم در مورد فرزند بی قراری که در کنار او بود شکایت کرد

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش پنجم

staff

Ford is looking for part-time sales staff

فورد درحال پیدا کردن کارمند پاره وقت فروش میباشد

supply

First prize was a year's supply of baby food

جایزه اول منبع یک سال غذای کودک بود

provided

Still, having the luxuries Alex provided was delightful

هنوز تجملاتی که آلکس فراهم کرده لذت بخش بود

Potent

He gave a potent speech at the convention

او سخنراني موثر و محكمي را در همايش ارايه كرد

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش ششم

Anxiety

Her anxiety about the pain of childbirth is understandable

اضطرابش درباره درد زایمان قابل فهم است

Obesity

Obesity can lead to heart disorders and other health problems

چاقی می تواند منجربه اختلالات قلبی و مشکلات سلامتی دیگر شود

significantly

All ovens are different, and cooking times can vary significantly

همه فر ها متفاوت هستند و زمان های آشپزی می تواند بطور مشخص تفاوت داشته باشد

Consultation

At one point, when no physical problem that might cause the vomiting had been found, a psychiatric consultation was requested

از طرفی ، وقتی هیچ مشکل جسمی که موجب استفراغ شود یافت نشده بود ، یک مشاوره مرتبط با روانپزشکی تقاضا شد

 

آموزش زبان لغات هم خانواده بخش هفتم

 

manager, management, to manage, manageable

He finally managed to find an apartment near his office

او سرانجام مدیریت کرد که یک آپارتمان نزدیک دفترش بیابد

thought, to think, thoughtful, thoughtless, thoughtfully

I can't think where I put it

نمیتوانم فکرکنم که آنرا کجاگذاشتم

sense, to sense, sensible, sensitive, sensitivity, sensor, sensation, sensibly, sensitively

In the dictionary the different senses of each word are marked by numbers

در فرهنگ لغت حواس های مختلف هر کلمه توسط اعداد نشانه گذاری میشود

  adviser, advice, to advise, advisable

I advise you to think very carefully before making any decision

توصیه میکنم قبل از گرفتن هر تصمیمی با دقت فکر کنی

 

آموزش زبان لغات هم خانواده بخش هشتم

evidence, evident, evidently

His belief in divine aid was evident to all

عقیده اش درخصوی کمکهای الهی برای همه آشکاربود

to enlarge, large, enlargement, largeness،Largely

A horse's natural desire for affection can be extended and enlarged

خواسته طبیعی یک اسب برای محبت می تواند گسترده و بزرگ باشد

  distinction, to distinguish, distinct, distinctive, distinctly, distinctively

There's not a lot that distinguishes her from the other candidates

تمایزی بین نامزها وکاندیداها وجود ندارد

population, populate, populated

Other industrialized and densely populated countries have similar problems

کشورهای پرجمعیت وکشورهای صنعتی مشکلات مشابهی دارند

آموزش زبان لغات کلیدی بخش نهم

Consume

In order to survive human beings need to consume food and water

انسان جهت زنده ماندن نیازمند مصرف آب وغذا میباشد

Obesity

تعداد تکرار:1بار

Obesity can lead to heart disorders and other health problems

چاقی می تواند منجربه اختلالات قلبی و مشکلات سلامتی دیگر شود

 supply

تعداد تکرار:1بار

First prize was a year's supply of baby food

جایزه اول منبع یک سال غذای کودک بود

staff

تعداد تکرار:1بار

Ford is looking for part-time sales staff

فورد درحال پیدا کردن کارمند پاره وقت فروش میباشد

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش دهم

Quit

Quit that! You're driving me crazy

آنرا رها کن ! داری منو دیوانه میکنی

significantly

تعداد تکرار:3بار

All ovens are different, and cooking times can vary significantly

همه فر ها متفاوت هستند و زمان های آشپزی می تواند بطور مشخص تفاوت داشته باشد

 provided

تعداد تکرار: 3بار

Still, having the luxuries Alex provided was delightful

هنوز تجملاتی که آلکس فراهم کرده لذت بخش بود

Hazard

تعداد تکرار: 3بار

It would be foolish even to hazard a guess

این احمقانه خواهد بود اگر خطر را حدس بزند

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش یازدهم

Recommend

Ask friends to recommend babysitters. That's the safest way

از دوستان بخواه به پرستار کودک توصیه کنند آن امنترین راه است

supply

تعداد تکرار:3بار

First prize was a year's supply of baby food

جایزه اول منبع یک سال غذای کودک بود

staff

تعداد تکرار:3بار

Ford is looking for part-time sales staff

فورد درحال پیدا کردن کارمند پاره وقت فروش میباشد

Obesity

تعداد تکرار:3بار

Obesity can lead to heart disorders and other health problems

چاقی می تواند منجربه اختلالات قلبی و مشکلات سلامتی دیگر شود

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش دوازدهم

Quit

تعداد تکرار:2بار

Quit that! You're driving me crazy

آنرا رها کن ! داری منو دیوانه میکنی

Recommend

تعداد تکرار:2بار

Ask friends to recommend babysitters. That's the safest way

از دوستان بخواه به پرستار کودک توصیه کنند آن امنترین راه است

Consume

تعداد تکرار:2بار

In order to survive human beings need to consume food and water

انسان جهت زنده ماندن نیازمند مصرف آب وغذا میباشد

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش سیزدهم

Infected

تعداد تکرار:2بار

The other lung was infected and they had switched to yet another antibiotic

عفونت در ریه دیگر وجود داشت وآنهاهنوزآنتی بیوتیک دیگری را تعویض کرده بودند

Constantly

تعداد تکرار:3بار

Ruth constantly complained about the fidgeting child next to her

روت به طور مداوم در مورد فرزند بی قراری که در کنار او بود شکایت کرد

Recommend

تعداد تکرار:3بار

Ask friends to recommend babysitters. That's the safest way

از دوستان بخواه به پرستار کودک توصیه کنند آن امنترین راه است

Consume

تعداد تکرار:3بار

In order to survive human beings need to consume food and water

انسان جهت زنده ماندن نیازمند مصرف آب وغذا میباشد

آموزش زبان لغات کلیدی بخش چهاردهم

Detract

تعداد تکرار:3بار

For instance, if there is one other woman engineer she may detract from your special status

برای مثال ، اگر مهندس زن دیگری وجود داشته باشد ممکن است ازموقعیت ویژه شما کاسته شود

Potent

تعداد تکرار:4بار

He gave a potent speech at the convention

او سخنراني موثر و محكمي را در همايش ارايه كرد

provided

تعداد تکرار:4بار

Still, having the luxuries Alex provided was delightful

هنوز تجملاتی که آلکس فراهم کرده لذت بخش بود

operation

تعداد تکرار:2بار

I had an operation on my knee last year

سال گذشته عمل جراحی در زانو کرده بودم

در صورتیکه به تازگی به دپارتمان زبان موسسه معین پیوسته اید برای مشاهده آرشیو آموزش زبان اینجا کلیک کنید

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش پانزدهم

supply

تعداد تکرار:4بار

First prize was a year's supply of baby food

جایزه اول منبع یک سال غذای کودک بود

Obesity

تعداد تکرار:4بار

Obesity can lead to heart disorders and other health problems

چاقی می تواند منجربه اختلالات قلبی و مشکلات سلامتی دیگر شود

Consume

تعداد تکرار:4بار

In order to survive human beings need to consume food and water

انسان جهت زنده ماندن نیازمند مصرف آب وغذا میباشد

آموزش زبان لغات کلیدی بخش شانزدهم

staff

تعداد تکرار:4بار

Ford is looking for part-time sales staff

فورد درحال پیدا کردن کارمند پاره وقت فروش میباشد

Admission

تعداد تکرار:3بار

The court may assume that your silence is an admission of guilt

دادگاه ممکن است درنظر بگیرد که سکوتتان پذیرش گناه است

Quit

تعداد تکرار:3بار

Quit that! You're driving me crazy

آنرا رها کن ! داری منو دیوانه میکنی

Infected

تعداد تکرار:3بار

The other lung was infected and they had switched to yet another antibiotic

عفونت در ریه دیگر وجود داشت وآنهاهنوزآنتی بیوتیک دیگری را تعویض کرده بودند

در صورتیکه به تازگی به دپارتمان زبان موسسه معین پیوسته اید برای مشاهده آرشیو آموزش زبان اینجا کلیک کنید

آموزش زبان لغات کلیدی بخش هفدهم

Constantly

تعداد تکرار:4بار

Ruth constantly complained about the fidgeting child next to her

روت به طور مداوم در مورد فرزند بی قراری که در کنار او بود شکایت کرد

operation

تعداد تکرار:3بار

I had an operation on my knee last year

سال گذشته عمل جراحی در زانو کرده بودم

Consume

تعداد تکرار:4بار

In order to survive human beings need to consume food and water

 انسان جهت زنده ماندن نیازمند مصرف آب وغذا میباشد

Hazard

تعداد تکرار:4بار

It would be foolish even to hazard a guess

این احمقانه خواهد بود اگر خطر را حدس بزند

در صورتیکه به تازگی به دپارتمان زبان موسسه معین پیوسته اید برای مشاهده آرشیو آموزش زبان اینجا کلیک کنید

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش هجدهم

Potent

تعداد تکرار:5بار

He gave a potent speech at the convention

او سخنراني موثر و محكمي را در همايش ارايه كرد

significantly

تعداد تکرار:4بار

All ovens are different, and cooking times can vary significantly

همه فر ها متفاوت هستند و زمان های آشپزی می تواند بطور مشخص تفاوت داشته باشد

Recommend

تعداد تکرار:4بار

Ask friends to recommend babysitters. That's the safest way

از دوستان بخواه به پرستار کودک توصیه کنند آن امنترین راه است

Consultation

تعداد تکرار:3بار

At one point, when no physical problem that might cause the vomiting had been found, a psychiatric consultation was requested

از طرفی ، وقتی هیچ مشکل جسمی که موجب استفراغ شود یافت نشده بود ، یک مشاوره مرتبط با روانپزشکی تقاضا شد

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش نوزدهم

Quit

تعداد تکرار:4بار

Quit that! You're driving me crazy

آنرا رها کن ! داری منو دیوانه میکنی

Obesity

تعداد تکرار:4بار

Obesity can lead to heart disorders and other health problems

چاقی می تواند منجربه اختلالات قلبی و مشکلات سلامتی دیگر شود

supply

تعداد تکرار:4بار

First prize was a year's supply of baby food

جایزه اول منبع یک سال غذای کودک بود

Anxiety

تعداد تکرار:2بار

Her anxiety about the pain of childbirth is understandable

اضطرابش درباره درد زایمان قابل فهم است

آموزش زبان لغات کلیدی بخش بیستم

Attribute

One very significant change from Morgan we can attribute to Marx

تغییر خیلی مهم از مرگان رامیتوانیم به مارکس نسبت دهیم

Circumstances

تعداد تکرار:1بار

For the first time in three years, circumstances prevented me from attending

برای اولين بار در سه سال ، موقعیت ها از شرکت کردن من جلوگیری کردند

Counsel

تعداد تکرار:1بار

In small colleges, they may counsel students

 در دانشگاه های کوچک ، آنها ممکن است با دانشجویان مشورت بکنند

Infected

تعداد تکرار:4بار

The other lung was infected and they had switched to yet another antibiotic

عفونت در ریه دیگر وجود داشت وآنهاهنوزآنتی بیوتیک دیگری را تعویض کرده بودند

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش بیست و یکم

Impart

It had no significance, or all the significance you might impart to its empty interior

اهمیتی ندارد یا اهمیت آن ممکن است برای شما بیان توخالی آن باشد

Attribute

تعداد تکرار:1بار

One very significant change from Morgan we can attribute to Marx

تغییر خیلی مهم از مرگان رامیتوانیم به مارکس نسبت دهیم

supply

تعداد تکرار:5بار

First prize was a year's supply of baby food

جایزه اول منبع یک سال غذای کودک بود

operation

تعداد تکرار:4بار

I had an operation on my knee last year

سال گذشته عمل جراحی در زانو کرده بودم

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش بیست و دوم

Joint

a joint bank account

 اشتراک بانکی

Impart

تعداد تکرار:1بار

It had no significance, or all the significance you might impart to its empty interior

اهمیتی ندارد یا اهمیت آن ممکن است برای شما بیان توخالی آن باشد

Recommend

تعداد تکرار:5بار

Ask friends to recommend babysitters. That's the safest way

از دوستان بخواه به پرستار کودک توصیه کنند آن امنترین راه است

Consume

تعداد تکرار:5بار

In order to survive human beings need to consume food and water

انسان جهت زنده ماندن نیازمند مصرف آب وغذا میباشد

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش بیست و سوم

Lump

He had a lump on his forehead the size of a golf ball

 اودرپیشانیش توده ای اندازه توپ گولف داشت

Joint

تعداد تکرار:1بار

a joint bank account

 اشتراک بانکی

Attribute

تعداد تکرار:2بار

One very significant change from Morgan we can attribute to Marx

تغییر خیلی مهم از مرگان رامیتوانیم به مارکس نسبت دهیم

Counsel

تعداد تکرار:2بار

In small colleges, they may counsel students

 در دانشگاه های کوچک ، آنها ممکن است با دانشجویان مشورت بکنند

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش بیست و چهارم

Circumstances

تعداد تکرار:3 بار

For the first time in three years, circumstances prevented me from attending

برای اولين بار در سه سال ، موقعیت ها از شرکت کردن من جلوگیری کردند

Lump

تعداد تکرار:1بار

He had a lump on his forehead the size of a golf ball

 اودرپیشانیش توده ای اندازه توپ گولف داشت

Anxiety

تعداد تکرار:4بار

Her anxiety about the pain of childbirth is understandable

اضطرابش درباره درد زایمان قابل فهم است

Detract

تعداد تکرار:4بار

For instance, if there is one other woman engineer she may detract from your special status

 برای مثال ، اگر مهندس زن دیگری وجود داشته باشد ممکن است ازموقعیت ویژه شما کاسته شود

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش بیست و پنجم

operation

تعداد تکرار:5 بار

I had an operation on my knee last year

سال گذشته عمل جراحی در زانو کرده بودم

Quit

تعداد تکرار:5بار

Quit that! You're driving me crazy

آنرا رها کن ! داری منو دیوانه میکنی

provided

تعداد تکرار:4بار

Still, having the luxuries Alex provided was delightful

هنوز تجملاتی که آلکس فراهم کرده لذت بخش بود

Impart

تعداد تکرار:2بار

It had no significance, or all the significance you might impart to its empty interior

اهمیتی ندارد یا اهمیت آن ممکن است برای شما بیان توخالی آن باشد

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش بیست و ششم

Adopt

پذیرفتن-قبول کردن

Chinese babies are the favorite choice of Americans adopting children from abroad

کودکان چنینی گزینه مناسبی برای به فرزندی قبول کردن آمریکایی ها از خارج میباشند

Admission

تعداد تکرار:4بار

The court may assume that your silence is an admission of guilt

دادگاه ممکن است درنظر بگیرد که سکوتتان پذیرش گناه است

Recommend

تعداد تکرار:5بار

Ask friends to recommend babysitters. That's the safest way

از دوستان بخواه به پرستار کودک توصیه کنند آن امنترین راه است

Joint

تعداد تکرار:3بار

a joint bank account

اشتراک بانکی

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش بیست و هفتم

Constitute

تشکیل دادن تاسیس کردن

Alaska is the largest of the fifty states that constitute the USA
 آلاسکا بزرگترین ایالت ازبین 50 ایالت تشکیل دهنده آمریکا میباشد

Lump

تعداد تکرار:2بار

He had a lump on his forehead the size of a golf ball

اودرپیشانیش توده ای اندازه توپ گولف داشت

Attribute

تعداد تکرار:3بار

One very significant change from Morgan we can attribute to Marx

تغییر خیلی مهم از مرگان رامیتوانیم به مارکس نسبت دهیم

Counsel

تعداد تکرار:3بار

In small colleges, they may counsel students

 در دانشگاه های کوچک ، آنها ممکن است با دانشجویان مشورت بکنند

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش بیست و نهم

Genuine

اصیل واقعی

For the first time on the trip, I saw genuine fear in his eyes
برای اولین بار من ترس واقعی را درچشمان او درمسافرت دیدم

Disparity

تعداد تکرار:1بار

It is not easy to explain the disparity that still exists between the salaries of men and women

بیان اختلاف حقوق که هنوز بین مردان وزنان وجود دارد سخت است

Adopt

تعداد تکرار:2بار

Chinese babies are the favorite choice of Americans adopting children from abroad

کودکان چنینی گزینه مناسبی برای به فرزندی قبول کردن آمریکایی ها از خارج میباشند

Joint

تعداد تکرار:4بار

a joint bank account

اشتراک بانکی

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش سی ام

Pretend

تظاهر کردن

She pretended to be ill and took a day off work

او تظاهر به بیماری کرد ویکروز کاری خود را آف کرد

Genuine

تعداد تکرار:1بار

For the first time on the trip, I saw genuine fear in his eyes

برای اولین بار من ترس واقعی را درچشمان او درمسافرت دیدم

Constitute

تعداد تکرار:1بار

Alaska is the largest of the fifty states that constitute the USA

 آلاسکا بزرگترین ایالت ازبین 50 ایالت تشکیل دهنده آمریکا میباشد

Lump

تعداد تکرار:3بار

He had a lump on his forehead the size of a golf ball

اودرپیشانیش توده ای اندازه توپ گولف داشت

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش سی و یکم

Condemn

محکوم کردن

Local authorities have been condemned for failing to tackle the problem of homelessness.

مقامات محلی برای عدم مقابله با مشکل بی خانمانی محکوم شده اند

Genuine

تعداد تکرار:2بار

For the first time on the trip, I saw genuine fear in his eyes

برای اولین بار من ترس واقعی را درچشمان او درمسافرت دیدم

Constitute

تعداد تکرار:2بار

Alaska is the largest of the fifty states that constitute the USA

 آلاسکا بزرگترین ایالت ازبین 50 ایالت تشکیل دهنده آمریکا میباشد

Disparity

تعداد تکرار:1بار

It is not easy to explain the disparity that still exists between the salaries of men and women

بیان اختلاف حقوق که هنوز بین مردان وزنان وجود دارد سخت است

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش سی و دوم

Vulnerable

آسیب پذیر

His victims are vulnerable young women

زنان آسیب پذیرقربانیهایش میباشند

Lump

تعداد تکرار:3بار

He had a lump on his forehead the size of a golf ball

 اودرپیشانیش توده ای اندازه توپ گولف داشت

Condemn

تعداد تکرار:1بار

Local authorities have been condemned for failing to tackle the problem of homelessness.

مقامات محلی برای عدم مقابله با مشکل بی خانمانی محکوم شده اند

Circumstances

تعداد تکرار:4بار

For the first time in three years, circumstances prevented me from attending

برای اولين بار در سه سال ، موقعیت ها از شرکت کردن من جلوگیری کردند

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش سی و سوم

Treatment

رفتار، درمان

Although I was the boss's daughter, I didn't get preferential treatment.

هرچندکه من دختر رئیس بودم ،درمان ترجیحی انجام ندادم .

Pretend

تعداد تکرار:1بار

She pretended to be ill and took a day off work

او تظاهر به بیماری کرد ویکروز کاری خود را آف کرد

Genuine

تعداد تکرار:2بار

For the first time on the trip, I saw genuine fear in his eyes

برای اولین بار من ترس واقعی را درچشمان او درمسافرت دیدم

کلمات هم خانواده

dependence, to depend

Our relationship was based on mutual dependence.

روابط ما برپایه وابستگی های متقابل بود.

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش سی و چهارم

Tendency

گرایش، تمایل

you realise he keeps his psychotic tendencies hidden, only to be let out onstage.

شما تمایلات پنهانی روانی اورا تشخیص میدهی که فقط روی صحنه اجازه خروج میدهد.

Disparity

تعداد تکرار:2بار

It is not easy to explain the disparity that still exists between the salaries of men and women

بیان اختلاف حقوق که هنوز بین مردان وزنان وجود دارد سخت است

operation

تعداد تکرار:5بار

I had an operation on my knee last year

سال گذشته عمل جراحی در زانو کرده بودم

protection, to protect

He asked to be put under police protection.

او تحت حفاظت پلیس بودن را تقاضا کرد

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش سی و پنجم

Emphasize

تاکید کردن

But in this case, they emphasize, short term may mean just a few months.

 اما دراین شرایط آنها تاکید دارند که دوره کوتاه مدت ممکن است به معنی چند ماه باشد .

Vulnerable

تعداد تکرار:1بار

His victims are vulnerable young women

زنان آسیب پذیرقربانیهایش میباشند

Lump

تعداد تکرار:4بار

He had a lump on his forehead the size of a golf ball

 اودرپیشانیش توده ای اندازه توپ گولف داشت

celebration, celebrity

a party  was in celebration of their fiftieth wedding anniversary

میهمانی در جشن پنجاهمین سالروز عروسیشان بود

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش سی و ششم

Crucial

حیاتی

Crucial decisions had to be made, involving millions of dollars.

تصمیم حیاتیی که گرفته شده بود میلیونها دلار را به خطر انداخته بود

Condemn

تعداد تکرار:2بار

Local authorities have been condemned for failing to tackle the problem of homelessness.

مقامات محلی برای عدم مقابله با مشکل بی خانمانی محکوم شده اند

Pretend

تعداد تکرار:2بار

She pretended to be ill and took a day off work

او تظاهر به بیماری کرد ویکروز کاری خود را آف کرد

passage, passenger

The firm cannot afford to carry passengers.

شرکت نمیتواند حمل مسافران را انجام دهد

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش سی و هفتم

launch

راه انداختن

During the launch, two rockets boost the shuttle before separating and falling back into the sea.

درطی پرتاب ، دو راکت قبل از جدا کردن وانداختن کشتی فضایی در دریا آنرا بالابرد.

Disparity

تعداد تکرار:3بار

It is not easy to explain the disparity that still exists between the salaries of men and women

بیان اختلاف حقوق که هنوز بین مردان وزنان وجود دارد سخت است

Attribute

تعداد تکرار:4بار

One very significant change from Morgan we can attribute to Marx

تغییر خیلی مهم از مرگان رامیتوانیم به مارکس نسبت دهیم

کلمات هم خانواده

sure, surely

I hope you are sure of your facts.

امیدورام ازحقیقت مطمئن باشی .

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش سی و هشتم

Initiate

آغاز کردن

I don't know if he is actually trying to hide things, or simply doesn't know how to initiate the subject.

نمی دانم چرا او واقعا سعی می کند چیزهایی را پنهان بکند ، یا به سادگی نمی داند که چگونه موضوع آغاز بکند.

Vulnerable

تعداد تکرار:2بار

His victims are vulnerable young women

زنان آسیب پذیرقربانیهایش میباشند

Pretend

تعداد تکرار:3بار

She pretended to be ill and took a day off work

او تظاهر به بیماری کرد ویکروز کاری خود را آف کرد

کلمات هم خانواده

fortunate, fortunately

I was late, but fortunately the meeting hadn’t started.

 دیر شد، اما خوشبختانه جلسه شروع نشده بود.

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش چهلم

Retarded

عقب افتاده، عقب مانده

Let me show you that all men aren’t as cruel and immature as your retarded merchant banker.

نشان دهیم که همه مردان مثل تاجر بانکدار عقب افتاده  بی رحم و بی تجربه نیستند.

Crucial

تعداد تکرار:1بار

Crucial decisions had to be made, involving millions of dollars.

تصمیم حیاتیی که گرفته شده بود میلیونها دلار را به خطر انداخته بود

launch

تعداد تکرار:1بار

During the launch, two rockets boost the shuttle before separating and falling back into the sea.

درطی پرتاب ، دو راکت قبل از جدا کردن وانداختن کشتی فضایی در دریا آنرا بالابرد.

کلمات هم خانواده

to survive, surviving

A movie has been made about the last remaining survivor of the tribe.

فیلم درخصوص آخرین بازمانده قبیله ساخته شده .

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش چهل و یکم

Sustain

تحمل کردن، تقویت کردن

More public works construction could help sustain job growth.

 کارهای عمومی ساخت وساز به رشد شغلهای سخت میتوانست کمک کند.

Treatment

تعداد تکرار:1بار

Although I was the boss's daughter, I didn't get preferential treatment.

هرچندکه من دختر رئیس بودم ،درمان ترجیحی انجام ندادم .

Integrity

تعداد تکرار:1بار

Have you learned? no, do you remember nothing about loyalty, integrity, and family?

آیا یادگرفته اید ؟ نه، آیا درمورد ، درستی ، وفاداری و خانواده چیزی به یادمی آورید ؟

کلمات هم خانواده

intend, intention

It was not my intention that she should suffer.

خواسته وتمایل من نبود که او رنج ببرد.

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش چهل و دوم

Perforate

سوراخ کردن، فرو رفتن

Abandoned mines perforate the hills and tell of short but acute prosperity.

معدنهای ممنوعه تپه هارارسوراخ میکند و از شکوفایی ورفاه کوتاه مدت ولی بحرانی خبرمیدهد.

Condemn

تعداد تکرار:3بار

Local authorities have been condemned for failing to tackle the problem of homelessness.

مقامات محلی برای عدم مقابله با مشکل بی خانمانی محکوم شده اند

Initiate

تعداد تکرار:1بار

I don't know if he is actually trying to hide things, or simply doesn't know how to initiate the subject.

نمی دانم چرا او واقعا سعی می کند چیزهایی را پنهان بکند ، یا به سادگی نمی داند که چگونه موضوع آغاز بکند.

کلمات هم خانواده

tend, tendent

People tend to think that the problems will never affect them.

مردم تمایل دارند فکرکنند مشکلات روی آنها تاثیر نخواهدگذاشت .

 

آموزش زبان لغات کلیدی بخش چهل و سوم

Confirm

تایید کردن

Have you called to confirm your flight yet?

آیا هنوز تماس نگرفتی برای تائید پروازت؟

Tendency

تعداد تکرار:1بار

you realise he keeps his psychotic tendencies hidden, only to be let out onstage.

شما تمایلات پنهانی روانی اورا تشخیص میدهی که فقط روی صحنه اجازه خروج میدهد.

Lump

تعداد تکرار:5بار

He had a lump on his forehead the size of a golf ball

 اودرپیشانیش توده ای اندازه توپ گولف داشت

Retarded

تعداد تکرار:1بار

Let me show you that all men aren’t as cruel and immature as your retarded merchant banker.

نشان دهیم که همه مردان مثل تاجر بانکدار عقب افتاده  بی رحم و بی تجربه نیستند.

 

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.